خواهر دیک برادرش را می مکید، زیرا او بسیار شاخ شده بود و تصمیم گرفت وقت خود را صرف انجام کاری مفیدتر از تماشای تلویزیون کند.
هرکول| 27 چند روز قبل
آره حوصله ندارم
پدربزرگت| 21 چند روز قبل
این دختر یک نمایشگاهگرای واقعی است - او از او خواست تا ببیند سیاهپوست او را روی پیستون میکشند. اگر من یک راننده تاکسی بودم، قطعاً به او سر می زدم.
پرزاد| 13 چند روز قبل
برادر خواهرش را لعنتی می کند، نظری ندارد.
مهمان خیلی خواستم| 13 چند روز قبل
من حاضرم لعنتش کنم و با بیدمشکش عشقبازی کنم.
دوبولو| 30 چند روز قبل
سبزه میداند چگونه راه خود را طی کند، اما تاریخ در مورد اینکه آیا او در نهایت اعتبار را به دست آورد یا نه، ساکت است. بله، و من می ترسم که برای مدیر آخرین روز کار نیز نباشد. ماجرا حل نشده است و می ترسم آخرین روز کار مدیر هم باشد.
ایگناتیوس| 34 چند روز قبل
بلوندی میخواست بخوابد، ماساژ واژینال و دهان با پیچ چرمی را دوست داشت. بلوندی تمام تلاش خود را کرد و حتی چند بار عرق کرد، ظاهراً خبره روش های ماساژ.
Guestr| 28 چند روز قبل
لعنتی منم میخوام انجامش بدم
سانجی| 51 چند روز قبل
حالا فهمیدم که چرا باید انگلیسی یاد بگیرم، بدون آن نمیتوانستم این زیبایی انگلیسی را منفجر کنم. برای پول، البته، مذاکره آسان تر است.
خواهر دیک برادرش را می مکید، زیرا او بسیار شاخ شده بود و تصمیم گرفت وقت خود را صرف انجام کاری مفیدتر از تماشای تلویزیون کند.
آره حوصله ندارم
این دختر یک نمایشگاهگرای واقعی است - او از او خواست تا ببیند سیاهپوست او را روی پیستون میکشند. اگر من یک راننده تاکسی بودم، قطعاً به او سر می زدم.
برادر خواهرش را لعنتی می کند، نظری ندارد.
من حاضرم لعنتش کنم و با بیدمشکش عشقبازی کنم.
سبزه میداند چگونه راه خود را طی کند، اما تاریخ در مورد اینکه آیا او در نهایت اعتبار را به دست آورد یا نه، ساکت است. بله، و من می ترسم که برای مدیر آخرین روز کار نیز نباشد. ماجرا حل نشده است و می ترسم آخرین روز کار مدیر هم باشد.
بلوندی میخواست بخوابد، ماساژ واژینال و دهان با پیچ چرمی را دوست داشت. بلوندی تمام تلاش خود را کرد و حتی چند بار عرق کرد، ظاهراً خبره روش های ماساژ.
لعنتی منم میخوام انجامش بدم
حالا فهمیدم که چرا باید انگلیسی یاد بگیرم، بدون آن نمیتوانستم این زیبایی انگلیسی را منفجر کنم. برای پول، البته، مذاکره آسان تر است.